unavailable
unavailable
وجود عدم تقارن اطلاعاتی و تضاد منافع بین مدیران و سهامداران، موجب بروز پدیدۀ خطر اخلاقی میشود. خطر اخلاقی به این معناست که امکان دارد مدیران تصمیماتی اتخاذ کنند که منافع سهامداران را تأمین نکند. از جمله تصمیمات ناکارا، میتوان به سرمایهگذاری بیشتر یا کمتر از حد نیاز در نیرو اشاره کرد. یکی از راههای جلوگیری از اتخاذ تصمیمات ناکارای سرمایهگذاری، ارتقای کیفیت گزارشگری مالی است؛ زیرا این کار موجب افزایش نظارت ذینفعان بر تصمیمات مربوط به تعیین تعداد نیروی انسانی واحد تجاری، میشود. در این پژوهش، تأثیر دو مؤلفۀ کیفیت گزارشگری مالی (کیفیت اقلام تعهدی و کیفیت افشا) بر درجۀ ناکارایی سرمایهگذاری در نیروی انسانی (بیشسرمایهگذاری و کمسرمایهگذاری در نیروی انسانی) در نمونهای متشکل از 107 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازۀ زمانی 1382 تا 1393 بررسی شده است. نتایج پژوهش در کل نشان میدهد با افزایش کیفیت اقلام تعهدی و کیفیت افشا، میزان بیشسرمایهگذاری و کمسرمایهگذاری در نیروی انسانی کاهش مییابد و شرکتها تعداد بهینهتری از کارکنان را به خدمت میگیرند.
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر هموارسازی سود بر ضریب واکنش سودهای آتی با در نظرگرفتن اثر محیط اطلاعاتی است. از ضریب واکنش سودهای آتی، بهعنوان معیاری برای سنجش محتوای اطلاعاتی قیمت سهام استفادهشده که بیانکنندۀ رابطۀ بین بازده جاری سهام و سودهای آتی است. معیارهای محیط اطلاعاتی، دربردارندۀ متغیرهای کیفیت افشا، اندازۀ شرکت، تعداد و دقت سود پیشبینیشدۀ مدیریت است. برای دستیابی به هدف پژوهش، 115 شرکت از بین شرکتهای پذیرفتهشده در بازار اوراق بهادار تهران طی سالهای 1382 تا 1393 برای نمونۀ آماری انتخاب شدند؛ همچنین، برای آزمون فرضیهها از رگرسیون چندمتغیره و دادههای ترکیبی استفاده شده است. یافتهها حاکی از آن است که هموارسازی سود بر ضریب واکنش سودهای آتی تأثیر منفی و معناداری دارد. از معیارهای محیط اطلاعاتی نیز کیفیت افشا، تعداد و دقت سود پیشبینیشده بر ضریب واکنش سودهای آتی اثر مثبت و معناداری میگذارد. از یافتههای دیگر اینکه محیط اطلاعاتی قوی موجب میشود هموارسازی سود، ضریب واکنش سودهای آتی را بهطور معناداری افزایش دهد.
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر جریان وجوه نقد بر شکاف میان نسبت اهرم واقعی و اهرم بهینه در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است؛ از این رو در پژوهش پیش رو تلاش شده است با کمک روش اقتصادسنجی پیشرفته، مانند مدل تعدیل جزئی و روش گشتاورهای تعمیمیافته (GMM) به تخمین معقولی از این تأثیر دست یابیم. برای تحقق این هدف، 101 شرکت بورسی تهران که اطلاعات مالی آنها طی دورۀ زمانی پژوهش (1388 تا 1393) در دسترس بود، بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد جریان وجوه نقد بر شکاف میان نسبت اهرم واقعی و بهینه، اثر میگذارد. این شکاف، در شرکتهایی که نسبت اهرمی بالایی دارند، بهدلیل مواجهه با هزینههای بحران مالی زیاد، بیشتر است. همچنین از این نتایج درمییابیم که شرکتهایی که فرصت رشد و سرمایهگذاری، سودآوری و اندازۀ متفاوتی دارند با سرعتهای مختلفی به سمت ساختار سرمایۀ بهینۀ خود حرکت میکنند. بهطور کلی، این نتایج تأییدی بر قابلیت تشریح رفتار تأمین مالی شرکتها از طریق نظریۀ توازن است.
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر گردش اجباری مؤسسههای حسابرسی بر حقالزحمۀ حسابرسی و رقابت در بازار حسابرسی شرکتهای پذیرفتهشده در بازار بورس و اوراق بهادار تهران است. بر اساس الزامات سازمان بورس و اوراق بهادار تهران، گردش حسابرسان مستقل اجباری شرکتهای بورسی ایران، پس از حداکثر 4 سال پیدرپی الزامی شده است. فرضیههای پژوهش با استفاده از تجزیه و تحلیل رگرسیون چندمتغیره و مقایسۀ میانگین آزمون شدند. جامعۀ پژوهش حاضر مشتمل بر 95 شرکت پذیرفتهشده در بازار بورس و اوراق بهادار تهران، طی سالهای 1385 تا 1393 است. نتایج پژوهش نشان میدهد حقالزحمۀ حسابرسی مستقل، بهموجب گردش اجباری افزایش مییابد و این افزایش بیش از افزایش معمول در گردش اختیاری حسابرسان است و به شرکتها هزینۀ اضافی تحمیل میکند. پس از وضع الزامات یادشده، تفاوت شایان توجهی در سهم از بازار مؤسسههای حسابرسی با کیفیت بالا و پایین مشاهده نشد.
در این پژوهش، اثر کیفیت حسابرسی بر هزینههای نمایندگی و عدم تقارن اطلاعاتی با رویکرد الگوسازی معادلات ساختاری بررسی میشود. برای دستیابی به اهداف پژوهش، 99 شرکت از بین شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1385 تا 1392 برای نمونۀ آماری انتخاب شدند. کیفیت حسابرسی بهکمک متغیرهای مشاهدهپذیر درصد سهامداران نهادی، نوع اظهارنظر حسابرس، اندازۀ حسابرس و دورۀ تصدی حسابرس اندازهگیری میشود و سنجش هزینههای نمایندگی نیز با استفاده از نسبت بهکارگیری داراییها، درصد بازده داراییها، نسبت کیو ـ توبین و نسبت اهرمی انجام میگیرد. بهمنظور کمیکردن مقدار متغیر عدم تقارن اطلاعاتی، از متغیرهای مشاهدهپذیر نوسانات قیمت سهام، خطای پیشبینی سود، اندازۀ شرکت و درصد سهامداران غیرنهادی استفاده میشود. پس از اطمینان یافتن از برازش قابل قبول الگوهای اندازهگیری و ساختاری پژوهش، نتایج حاکی از آن است که با افزایش کیفیت خدمات حسابرسی، تعارضات نشئتگرفته از تفکیک مالکیت از مدیریت، شامل هزینههای نمایندگی و عدم تقارن اطلاعاتی، کاهش مییابند. همچنین، بر اساس نتیجۀ دیگر، افزایش هزینههای نمایندگی، افزایش سطح عدم تقارن اطلاعاتی را به همراه دارد
در اغلب پژوهشهای انجامشده، متغیرهای پیشبین بدون ضابطه و فقط براساس مطالعات گذشته انتخاب شدهاند. فرایند انتخاب متغیرها را میتوان بهعنوان مرحلۀ پیشپردازش برای حذف متغیرهای نامربوط و اضافه و انتخاب متغیرهای بهینه قبل از ایجاد مدل دانست. در این رابطه، پژوهش حاضر به بررسی سودمندی روش انتخاب متغیر مبتنی بر همبستگی برای پیشبینی نوع اظهارنظر حسابرسان شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد. طبقهبندیکنندههای این پژوهش، شبکههای عصبی مصنوعی و رگرسیون لجستیک است. بهطور کلی، یافتههای تجربی مربوط به بررسی 1214 مشاهده (سال ـ شرکت) در بازۀ زمانی 1386 تا 1393 نشان داد سودمندی استفاده از متغیرهای منتخب روش انتخاب متغیر همبستگی، در عملکرد پیشبینی نوع اظهارنظر حسابرسان است. به بیان دیگر، در صورت استفاده از متغیرهای منتخب این روش نسبت به استفاده از کلیۀ متغیرهای اولیه، میانگین دقت افزایش و خطای نوع اول و دوم کاهش خواهد یافت. افزونبر این، یافتههای پژوهش حاکی از عملکرد مناسب و بهتر شبکههای عصبی نسبت به رگرسیون لجستیک است.
افشای اطلاعات و کیفیت ارائۀ آن، تحت تأثیر عوامل محیطی و سازمانی زیادی قرار دارد که فرهنگ سازمانی از مهمترین آنها قلمداد میشود. فرهنگ سازمانیِ پاسخگو به پویایی محیط اطلاعاتی منجر میشود و به کیفیت افشای اطلاعات توسط واحد تجاری کمک میکند. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیرگذاری فرهنگ سازمانی بر کیفیت افشای اطلاعات است. به همین منظور از طریق پرسشنامۀ فرهنگ سازمانی دنیسون، اطلاعات مربوط به فرهنگ سازمانی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار در سال 1393، جمعآوری شد و همراه با امتیاز کیفیت افشای اعلامی سازمان بورس و اوراق بهادار مطالعه شدند. نتایج نشان میدهد برخی از گونههای فرهنگ سازمانی (سازگاری و رسالتمندی) بر کیفیت افشای اطلاعات شرکتها مؤثرند. این درحالی است که هیچ ارتباطی بین فرهنگ سازمانی مبتنی بر درگیرشدن در کار و انطباقپذیری با کیفیت افشا و افراز آن کشف نشد. این نتایج میتواند برای مدیران ارشد از لحاظ چگونگی سیاستگذاریهای فرهنگ سازمانی و بهبود اجرای روشهای مسئولیت پاسخگویی مفید باشد و درنهایت به افزایش شفافیت اطلاعاتی شرکتها منجر شود.
unavailable