per
دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
بررسیهای حسابداری و حسابرسی
2645-8020
2645-8039
2014-11-22
21
3
271
292
10.22059/acctgrev.2014.52382
52382
Research Paper
سنجش میزان موفقیت پیادهسازی پودمان مالی سیستم برنامهریزی منابع سازمان: ارزیابی تخصصی زیرسیستمهای پودمان مالی
Evaluating the Implementation of Financial Module of Enterprise Resource Planning Systems: Assessing the Subsystems of Financial Module
بابک سهرابی
bsohrabi@ut.ac.ir
1
ایمان رئیسی وانانی
imanrv@gmail.com
2
ماندانا فرزانه
m_farzaneh@gsme.sharif.edu
3
استاد مدیریت فناوری و اطلاعات، دانشکدۀ مدیریت دانشگاه تهران، تهران، ایران
دکتری مدیریت فناوری و اطلاعات، دانشگاه تهران، تهران، ایران
دانشجوی دکتری مدیریت، دانشکدۀ مدیریت و اقتصاد، دانشگاه صنعتی شریف، تهران، ایران
در سالهای اخیر، استفاده از سیستم برنامهریزی منابع سازمان در سازمانهای خصوصی و دولتی ایران رشد چشمگیری داشته است. بررسی بهترین تجارب پیادهسازی پودمان مالی سیستمهای برنامهریزی منابع سازمان، سبب کاهش میزان شکست در پیادهسازی این سیستم میشود؛ چراکه پودمان مالی، مهمترین بخش کاربری این سیستم را شکل میدهد و استقرار صحیح و مدیریت بهینۀ مالی سازمان، بهواسطۀ استفاده از بهترین تجارب پیادهسازی آن امکانپذیر است. در پژوهش حاضر با مطالعۀ دقیق ادبیات موضوعی مرتبط، شاخصهای عمومی و اختصاصی ارزیابی پیادهسازی موفق پودمان مالی سیستم برنامهریزی منابع سازمان شناسایی شد و سپس نسبت به یافتن اولویت این شاخصها اقدام گردید. با استفاده از ابزارهای پرسشنامه و مصاحبه با مدیران و کارشناسان فنی استقرار پروژه در کمیتۀ امداد، فهرستی از بهترین تجارب پیادهسازی پودمان مالی سیستم برنامهریزی منابع سازمان بهدست آمد و در ادامه، به تحلیل و بررسی هریک از پودمانهای مهم مالی این سیستم پرداخته شد. نتایج این پژوهش راهکارهای مناسبی را برای پیادهسازی پودمان مالی در سازمانهای مشابه دیگر ارائه میکند.
Utilizing enterprise resource planning (ERP) systems hasbeen grown substantially in public and private organizations in Iran.Examining the best practices of implementing, the financial module ofERP helps to reduce the failure rate of implementing this system. Theproper deployment and efficient management of the financial module,increase the chance of success in implementing ERP system. Currentresearch, conduct a deep exploration of the relevant literature in orderto find the general and specific indicators of evaluating the successfulimplementation of financial module of the system. Then, the identifiedindicators were prioritized through using questionnaires andinterviews with some project managers and domain experts in one ofthe largest public organizations in Iran. The best practices arespecified separately for each of the key financial modules of the ERPsystem. The results of this study provide appropriate guidelines forimplementation financial module of ERP in other similarorganizations.
https://acctgrev.ut.ac.ir/article_52382_0953756337f8f4c421859288bf3fec50.pdf
: بهترین تجارب
پودمان مالی
سیستم برنامهریزی منابع سازمان
Enterprise Resource Planning System
Financial Module
Best Practice
per
دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
بررسیهای حسابداری و حسابرسی
2645-8020
2645-8039
2014-11-22
21
3
293
312
10.22059/acctgrev.2014.52383
52383
Research Paper
شناسایی رویکردهای کارا و فرصتطلبانۀ مدیریت سود در سطوح کیفیت سود
Identification the Efficient and Opportunistic Earnings Management Approaches in the Earnings Quality Levels
غلامرضا کردستانی
kordestani@soc.ikiu.ac.ir
1
رشید تاتلی
r_tatli313@yahoo.com
2
دانشیار گروه حسابداری، دانشکدۀ علوم اجتماعی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) قزوین، ایران
کارشناسارشد حسابداری، دانشکدۀ حسابداری و مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین، ایران
مدیریت سود هم خوب است و هم بد. اگرچه مدیریت سود کم میتواند محتوای اطلاعات حسابداری را بهبود بخشد، رفتار فرصتطلبانه با دستکاری سود، قابلیت اتکای اطلاعات را کاهش میدهد و کیفیت سود را خراب میکند. این پژوهش در تلاش است کارا یا فرصتطلبانهبودن مدیریت سود را در پرتفوهای تشکیلشده از کیفیت سود بالا و پایین شناسایی کند. در این راستا برای اندازهگیری کیفیت و مدیریت سود، دادههای 841 سال ـ شرکت طی دورۀ 1380 تا 1390 ارزیابی شد و برای آزمون فرضیهها به تحلیل 490 سال ـ شرکت پرداخته شده است. یافتهها نشان میدهد، مدیریت سود در شرکتهاییکه سطح کیفیت سود پایینی دارند، از نوع فرصتطلبانه است. همچنین در شرکتهایی که سطح کیفیت سود بالاست، شواهد فرصتطلبانهبودن مدیریت سود، بیشتر از کارا بودن آن است. بنابراین مدیریت سود زیاد، موجب کاهش کیفیت سود شده و دادههای ساختگی به تصمیمگیریهای درستی منجر نمیشود.
Earnings management is both good and bad. Of course, alittle of earnings management can be improved information content ofaccounting. Opportunistic behavior of management with earningsmanipulation decrease information credibility and wreck earningsquality. This research is trying to identify efficient or opportunistictype of earnings management in portfolio of high and low levels ofearnings quality. For this purpose, data of 841 firm- year during 2001-2011 to estimate earnings quality and earnings managementmeasurement models and 490 firm-years to test the hypothesis wereanalyzed. Results show that earnings management in firms has a lowquality of earnings opportunity. Thus, highly earnings managementreduces the quality of earnings and artificial data.
https://acctgrev.ut.ac.ir/article_52383_8ec798784e2859fa55abf998de2f0f94.pdf
اقلام تعهدیاختیاری
سطوح کیفیت سود
مدیریت سود فرصتطلبانه
مدیریت سود کارا
Discretionary accruals
Earnings Quality Levels
Efficient Earnings Management
Opportunistic Earnings Management
per
دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
بررسیهای حسابداری و حسابرسی
2645-8020
2645-8039
2014-11-22
21
3
313
328
10.22059/acctgrev.2014.52384
52384
Research Paper
اظهار نظر حسابرس و مدیریت سود با تأکید بر ابهام در تداوم فعالیت
Audit Opinion and Earnings Management: Uncertainty in Going-concern
محمد مرادی
moradimt@ut.ac.ir
1
محمد اصولیان
m_osoolian@sbu.ac.ir
2
محمد نوروزی
mnoroozi63@ut.ac.ir
3
استادیار گروه حسابداری، دانشکدۀ مدیریت دانشگاه تهران، تهران، ایران
استادیار گروه مدیریت مالی، دانشکدۀ مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
دانشجوی کارشناسی ارشد حسابداری، دانشکدۀ مدیریت دانشگاه تهران، تهران، ایران
پژوهش پیش رو ارتباط بین مدیریت سود و اظهار نظر مشروط حسابرس در مورد ابهام در تداوم فعالیت را بررسی میکند. در این راستا، اظهار نظر مشروط حسابرس به دو دسته تقسیم شده است: 1. مشروط بهدلیل ابهام در تداوم فعالیت شرکت صاحبکار و 2. مشروط بهدلیل سایر موارد. در این پژوهش، مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری با استفاده از سه مدل جونز، جونز تعدیلشده و کوتاری و همکاران اندازهگیری میشود. برای بررسی رابطۀ مذکور از مدل رگرسیون لجستیک استفاده شده است. نمونۀ پژوهش، شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1386 تا 1392 است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که بین مدیریت سود و اظهار نظر مشروط حسابرس بهدلیل ابهام در تداوم فعالیت شرکت، ارتباط مستقیمی وجود دارد. این در حالی است که بین مدیریت سود و اظهار نظر مشروط حسابرس بهدلایلی جز ابهام در تداوم فعالیت، ارتباط معناداری مشاهده نشده است. این یافتهها حاکی از آن است که ابهام در مورد تداوم فعالیت شرکت صاحبکار، ریسک ذاتی حسابرسی را فزونی میبخشد و احتمال صدور گزارش مشروط را در صورت وجود مدیریت سود، افزایش میدهد.
This study investigates the relationship between earningsmanagement and audit opinions. Qualified audit opinions are dividedin two categories: 1. qualified because of uncertainty in going-concern,and 2. qualified because of other reasons. Earnings management ismeasured by discretionary accruals with Jones model, adjusted Jonesmodel and Kothari et al. model. Logistic regression model is used.Sample includes firms listed in Tehran Stock Exchange (TSE) during2007 to 2013. Findings show that there is positive relation betweenqualified opinions because of uncertainty in going-concern andearnings management. But, there is no relation between earningsmanagement and qualified opinions because of other reasons. It meansthat uncertainty in going-concern increases audit risk and probabilityof issuing of qualified opinion for reporting of earnings management.
https://acctgrev.ut.ac.ir/article_52384_ce6689af5fd2fd2ad02e5df651f42a2c.pdf
اظهار نظر حسابرس
اقلام تعهدی اختیاری
تداوم فعالیت
مدیریت سود
Audit Opinion
Discretionary accruals
Earnings management
Going-Concern
per
دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
بررسیهای حسابداری و حسابرسی
2645-8020
2645-8039
2014-11-22
21
3
329
348
10.22059/acctgrev.2014.52385
52385
Research Paper
افشای مسئولیتهای اجتماعی و راهبری شرکتی
Social Responsibility Disclosure and Corporate Governance
مهدی مران جوری
mr.maranjory@gmail.com
1
رضیه علی خانی
alikhani_r2@yahoo.com
2
مربی حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی، چالوس، ایران.
استادیار حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی، چالوس، ایران
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سطح افشای اطلاعات زیستمحیطی و اجتماعی با دو سازوکار راهبری شرکتی؛ یعنی سرمایهگذاران نهادی و مدیران غیر موظف در شرکتهای ایرانی میپردازد. برای اندازهگیری سطح افشای اطلاعات زیستمحیطی و اجتماعی از روش تحلیل محتوا استفاده شد. جامعۀ آماری این پژوهش را شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران شکل داده است و شامل 66 شرکت فعال در صنایع مختلف طی سالهای 1385 تا1390 است. برای آزمون فرضیههای پژوهش از روش رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافتهها بیانگر آن است که بین اندازۀ شرکت با سطح افشای اطلاعات زیستمحیطی و اجتماعی رابطۀ معنیدار مثبتی وجود دارد، اما بین سطح افشای اطلاعات زیستمحیطی و اجتماعی و سرمایهگذاران نهادی و مدیران غیر موظف رابطۀ معنیداری مشاهده نشد.
This research investigates the relationship between socialand environmental information disclosure level and two corporategovernance mechanisms such as institutional ownership and nonexecutivedirectors of Iranian firms. To measure SEIDL, contentanalysis was employed. The statistical population of this research isthe firms listed in the Tehran Stock Exchange (TSE). We use a sampleof 66 firms in different industry during 2006 to 2011. The regressionhas been used to test the research hypothesis. The results show thatthere is a positive significant relation between size and social andenvironmental information disclosure level, but there is no meaningfulrelationship between the social and environmental informationdisclosure level and institutional ownership and non-executivedirectors.
https://acctgrev.ut.ac.ir/article_52385_0cbc2eba01b9efe74cccbf3a00185c7e.pdf
افشای زیستمحیطی و اجتماعی
راهبری شرکتی
سرمایهگذاران نهادی
مدیران غیر موظف
Corporate governance
Institutional Ownership
Non-executive Directors
Social and Environmental Disclosure
per
دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
بررسیهای حسابداری و حسابرسی
2645-8020
2645-8039
2014-11-22
21
3
349
370
10.22059/acctgrev.2014.52096
52096
Research Paper
خصوصیسازی کنترل، نظام راهبری شرکتی و عملکرد شرکت
Control Privatization, Corporate Governance and Firm Performance
کیهان مهام
keyhan.maham@yahoo.com
1
فرید تنها
seyedfaridtanha@yahoo.com
2
استادیار حسابداری، دانشگاه آزاد، اسلامی قزوین، ایران
کارشناسارشد حسابداری، دانشکدۀ مدیریت، دانشگاه علوم و تحقیقات، قزوین، ایران
هدف این مقاله، تعیین آثار خصوصیسازی کنترل بر وضعیت مالی و عملکرد شرکتهای واگذارشده به بخش خصوصی است. با استفاده از اطلاعات 140 شرکت دولتی که از طریق انتقال سهام کنترلی از سال 1380 تا 1390 خصوصیسازی شده است، این موضوع بررسی میشود که آیا خصوصیسازی شرکتهای مذکور بر عملکرد و وضعیت مالی آنها آثار مثبتی برجای گذاشته یا خیر. بدین منظور از مدلهای رگرسیونی چندمتغیره استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد: 1. خصوصیسازی سبب کاهش بدهی سهامدار بزرگ نشده است؛ 2. خصوصیسازی موجب کاهش بدهی شرکتها به دولت نشده است؛ 3. خصوصیسازی به افزایش بهرهوری کارکنان انجامیده است و 4. خصوصیسازی موجب بهبود نسبی عملکرد شرکتها شده است. این نتایج به توضیح اینکه سیاستگذاران بخش عمومی چگونه با خصوصیسازی کنترل، عملکرد ضعیف شرکتهای دولتی را بهبود میدهند، کمک میکند
The aim of this paper is to determine the impacts ofcontrol privatization on financial situation and performance of thefirms transferred to private sector in IRAN. Using data pertinent to140 public firms privatized during 2001 to 2012, it was examinedwhether control privatization had any positive impacts on the selectedmeasures. To this end, multivariate regression models were used.Research findings showed that: 1. Privatization do not lead todecreased large shareholder expropriation; 2. Privatization do not leadto decreased government debt; 3. Privatization leads to increasedproductivity of employees; and 4. Privatization leads to improvedfirms performance. These results can describe how public policymakers improve poor performance of firms by control privatization.
https://acctgrev.ut.ac.ir/article_52096_ad287f1b88abbcfe2aaca3fa7527d951.pdf
: بدهی به دولت
بدهی سهامدار بزرگ
بهرهوری کارکنان
خصوصیسازی کنترل
عملکرد
Control Privatization
Employee Productivity
firm performance
Government Debt
Large Shareholder Expropriation
per
دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
بررسیهای حسابداری و حسابرسی
2645-8020
2645-8039
2014-11-22
21
3
371
386
10.22059/acctgrev.2014.50777
50777
Research Paper
بررسی رابطۀ متقابل کیفیت افشا و عملکرد شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از سیستم معادلات همزمان
Exploring the Relationship between Disclosure Quality and the Performance of Tehran Stock Exchange Companies Using a Simultaneous Equations System
غلامحسین مهدوی
ghmahdavi@rose.shirazu.ac.ir
1
سجاد بهپور
mkazemi5166@gmail.com
2
فاطمه کاظم نژاد
fatemeh_k6788@yahoo.com
3
دانشیار بخش حسابداری دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
دانشجوی دکتری اقتصاد، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
کارشناسارشد مدیریت بازرگانی، مدرس دانشگاه پیام نور مرکز استهبان، استهبان، ایران
در زمینۀ ارتباط بین کیفیت افشا و عملکرد شرکتها، در مطالعات انجامگرفته دوگانگی دیده میشود؛ در حالیکه برخی از مطالعات به بررسی تأثیر کیفیت افشا بر عملکرد شرکتها پرداختهاند، مطالعات دیگری نیز وجود دارد که تأثیر عملکرد شرکتها بر کیفیت افشا را به بوتۀ آزمون گذاشتهاند. مشاهدۀ شواهدی مبنی بر صحت هر دو رویکرد یاد شده، میتواند بهمعنای رابطهای دوطرفه میان این دو متغیر باشد. در این راستا، پژوهش پیش رو به بررسی رابطۀ دوطرفۀ کیفیت افشا و عملکرد 149 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازۀ زمانی 1391- 1383 میپردازد. ابتدا با انجام آزمون علیت گرنجری، وجود رابطۀ دوطرفه میان این دو متغیر به تأیید رسید و سپس سیستم معادلات همزمان با استفاده از روش رگرسیون دومرحلهای برآورد شد. نتایج برآورد حاکی از وجود رابطۀ دوطرفه بین کیفیت افشا و عملکرد شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. به بیان دیگر، نتایج حاصل از سیستم معادلات همزمان، از اطمینان و صحت بیشتری نسبت به برآورد تکمعادلات، برخوردار است.
The so far studies, reveal a dual relationship betweendisclosure quality and firm performance. While some studies haveexamined the effects of disclosure quality on firm performance, otherstudies have examined the effects of firm performance on disclosurequality. Reviewing the evidence of the validity of both approachesmeans that there is a bilateral (two-sided) relationship between thesetwo variables. In this regard, the goal of present research is to studythe bilateral relationship between disclosure quality and performanceof 149 companies listed on Tehran Stock Exchange (TSE) during2004 to 2010. At first, the bilateral relationship between two variableswas confirmed using Granger causality test and then simultaneousequations system was estimated using two-step regression. Based onthe results, there is bilateral relationship between disclosure qualityand performance of the companies listed on the TSE. In other words,the results of the simultaneous equation system have more reliabilityand validity compared to single-equation system.
https://acctgrev.ut.ac.ir/article_50777_84a3cee9565eb29a499069d1d5d06956.pdf
سیستم معادلات همزمان
عملکرد
کیفیت افشا
Disclosure Quality
performance
Simultaneous Equations system
per
دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
بررسیهای حسابداری و حسابرسی
2645-8020
2645-8039
2014-11-22
21
3
387
407
10.22059/acctgrev.2014.52386
52386
Research Paper
تأثیر احتیاط مدیریتی بر عملکرد عملیاتی و محافظهکاری حسابداری
The Impact of Managerial Caution on Operating Performance and Accounting Conservatism
سید عباس هاشمی
a.hashemi2@yahoo.com
1
هادی امیری
amiri1705@gmail.com
2
میلاد احمدی
milad05032@yahoo.com
3
دانشیار گروه حسابداری، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
کارشناسارشد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر احتیاط مدیریتی بر عملکرد عملیاتی و محافظهکاری حسابداری است. در میان معیارهای ارزیابی عملکرد عملیاتی، از سه معیار بازده داراییها، بازده حقوق صاحبان سهام و حاشیۀ سود عملیاتی استفاده شده است و محافظهکاری حسابداری، بهکمک مدل باسو (1997) اندازهگیری شده است. دادههای بهکار گرفتهشده، شامل نمونهای مرکب از 110 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سالهای 1382تا 1391 است. برای تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیهها از الگوی رگرسیون چندمتغیره بر مبنای دادههای ترکیبی استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش نشان میدهد که احتیاط مدیریتی دارای تأثیر مثبت بر بازده داراییها و حاشیۀ سود عملیاتی است و وجود احتیاط مدیریتی موجب کاهش محافظهکاری حسابداری میشود. نتایج پژوهش همچنین حاکی از آن است که بین احتیاط مدیریتی و بازده حقوق صاحبان سهام، رابطۀ معناداری وجود ندارد.
The aim of this research is investigate impact of themanagerial caution on the operational performance and accountingconservatism. To evaluate operational performance, three criteria areused: Return on Assets (ROA), Return on Equity (ROE), andOperating Profit Margin (OPM). Also, in order to measure accountingconservatism, Basu's model (1997) has been used. The data usedinclude a sample consists of 110 listed companies in Tehran StockExchange (TSE) during the years 2003 to 2012. For data analysis andhypothesis testing, multivariate regression model and the model ofpooled data is used. The results of estimating research models suggestthat managerial caution has a positive effect on ROA and OPM, andnegative effect on accounting conservatism. The research results alsoattest that between managerial caution and ROE, there is nostatistically significant relationship.
https://acctgrev.ut.ac.ir/article_52386_92c5fa1f774bc6ba11e3dc897ff56a68.pdf
احتیاط مدیریتی
اختیارات سرمایهگذاری در داراییهای سرمایهای
عدم اطمینان
عملکرد عملیاتی
محافظهکاری حسابداری
Accounting Conservatism
Managerial Caution
Operating Performance
Real Options
uncertainty
per
دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
بررسیهای حسابداری و حسابرسی
2645-8020
2645-8039
2014-11-22
21
3
1
7
10.22059/acctgrev.2014.52387
52387
Research Paper
جکیده انگلیسی
Abstract
https://acctgrev.ut.ac.ir/article_52387_e5056f6109262f447aac1a23655004b0.pdf